دنبالِ من نگرد

من نیستم دیگر 

همانقدر که تو نبودی تو نیستی

نیستم دیگر

دنبالِ من نگرد ؛من میروم

مقصدش هرکجا که باشد؛ باشد

بگذار اگر کسی تو را دید

خیال کند

تو مانده ای و من رفته ام

خیال کند

من پایِ دوست داشتنت نماندم

باز هم بی رحم می شوم برایِ دلم

بگذار دوباره جایی دلی

باز هم عاشقِ چشمانِ تو شود

عاشقِ نبودنت اما نمی دانم !

یعنی تو می گویی

از من دیوانه تر در این شهر هست ؟

اگر بود سلامِ مرا به او برسان و بگو

رویِ ماهِ تو را به جایِ من

هرروز ببوسد

دیوانه است.. می فهمد چه می گویم !

دنبالِ من نگرد

هرچند که می دانم نمی گردی

اما بگذار من دلخوش باشم

و هزار بار با خودم بگویم

دنبالِ من نگرد !

از تو هیچ کم نمی شود

اما در من دلی با شنیدنش

نمیردشاید!