نمیدانم کدام بی مغز لاشعوری بود که
اولین بار گفت اگر کسی را دوست دارید به او بگویید!
گفتن دوستت دارم مثل
کشیدن ضامن یک وینچستر مشکی ست که زیر کت چرم پنهان شده است !
و بدتر از آن "شنیدن دوستت دارم" است که مثل شلیک با همان اسلحه ی شیک و گران قیمت است
و بدتر از این دو، "گفتن منم دوستت دارم" است!
چون آن وقت است که حضور یک جنازه در صحنه حتمی ست!
جنازه ای که نیش تا نیشش باز است به خنده ولی دلش زیر مین بی اعتنایی های بعد از آن صحنه ی جرم دوست داشتن هزار بار می میرد
و کسی هم نمیفهمد که ن م ی ف ه م د!
به هم نگویید دوستت دارم،
نشنوید از هم دوستت دارم را
و نگویید به هم منم دوستت دارم را .. ! بگذارید "دوستت دارم" در همان عرش بماند و لگد مال فرش نشود !
یا حداقل وقتی بگویید که دیگر درصد امید به زندگی خودتان به منفی صفر رسیده
و مثل هدایت مرحوم، صادق اید با خود ...
درد بی درمان شنیدی؟ حال من یعنی همین!
بی تو بودن، درد دارد! می زند من را زمین
می زند بی تو مرا، این خاطراتت روز و شب
درد پیگیر من است، صعب العلاج یعنی همین!